مامان میگه: ببینیم امشب میتونیم بریم نمایشگاه قرآن یا نه.
فائزه میگه: رفتیم اونجا برام چادر میخری؟
میخوام بلند بگم: آخه تو که حتی روسری هم نمیپوشی!
اما نمیگم. بیخیال، به من چه اصلا؟ بذار حداقل یکی از دختراشون شبیه اونی باشه که دوست داشتن. بذار حداقل اون ناامیدشون نکنه.
درباره این سایت